سلامت روان، پایه و اساس یادگیری، ارتباط و داشتن یک زندگی شاد است. کودکان با توانایی های متفاوت، به دلیل چالشهایی که روزمره با آنها روبرو هستند، ممکن است بیشتر در معرض مشکلات عاطفی و رفتاری مانند اضطراب، افسردگی، خشم یا عزت نفس پایین باشند. خدمات روانشناسی به فرزند شما و کل خانواده کمک میکند تا با این چالشهای درونی کنار آمده و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.
هدف نهایی روانشانسی، ارتقای سلامت روان، افزایش مهارتهای مقابلهای (یعنی توانایی کودک برای مدیریت احساسات سخت مانند خشم، اضطراب و ناکامی) و بهبود روابط اجتماعی کودک و خانواده است. روانشناس به دنبال پاسخ به این سوال است: «چگونه میتوانم به این کودک و خانواده او کمک کنم تا احساس بهتری داشته باشند و با چالشهای زندگی به شکلی سالمتر روبرو شوند؟»
بسته به رویکرد، جلسات روانشناسی میتواند شامل بازی یکبهیک با کودک، گفتگوی مستقیم با والدین، یا جلسات مشترک با حضور تمام اعضای خانواده باشد. نکته کلیدی در تمام این جلسات، ایجاد یک فضای امن، محرمانه و بدون قضاوت است.
روانشناسان از روشهای مختلفی برای کمک به کودکان و خانوادهها استفاده میکنند
بازیدرمانی گفتگو از طریق بازی
ما بزرگسالان یاد گرفتهایم که چگونه شادی، غم، خشم یا اضطراب خود را از طریق گفتگو بیان کنیم. اما دنیای یک کودک، به خصوص در سنین پایین، متفاوت است؛ بازی، زبان اصلی و طبیعی او است.
در بازیدرمانی، روانشناس از این زبان جهانی استفاده میکند و از اسباببازیها، عروسکها، هنر و فعالیتهای خلاقانه به عنوان ابزاری برای کمک به کودک در بیان احساسات، حل تعارضات درونی و یادگیری مهارتهای جدید در یک محیط امن و حمایتی بهره میبرد. این رویکرد برای کودکانی با نیازهای زیر مفید است
-
دشواری در بیان کلامی احساسات و تعارضات درونی
در این حالت، کودک به دلیل سن کم یا محدودیتهای کلامی، نمیتواند احساسات پیچیدهای مانند غم، خشم یا اضطراب را با کلمات بیان کند.
مثال: کودکی که پس از تولد خواهر یا برادر جدیدش پرخاشگر شده، ممکن است در اتاق بازی، عروسک نوزاد را از خانهی عروسکی بیرون بیندازد. این بازی به درمانگر اجازه میدهد تا تعارض درونی او را شناسایی کرده و به او در پردازش احساساتش کمک کند.
-
نیاز به پردازش تجربیات استرسزا یا آسیبزا (تروما)
در این حالت، کودک یک رویداد دشوار را تجربه کرده و برای کنار آمدن با آن به کمک نیاز دارد. بازی به او اجازه میدهد تا آن رویداد را در یک فضای امن، بارها و بارها بازسازی کرده و بر آن مسلط شود.
مثال: کودکی که از تنها ماندن در مهدکودک میترسد، ممکن است در اتاق بازی این ترس را از طریق بازی با عروسکهای خانواده نمایش دهد. درمانگر با ورود به دنیای بازی او، به او کمک میکند تا احساس امنیت کرده و راهکارهای جدیدی برای خداحافظی کردن بیاموزد.
-
چالش در مهارتهای اجتماعی و حل تعارض
در این حالت، کودک در درک و رعایت قوانین اجتماعی، همکاری با همسالان یا حل مشکلات خود با دیگران دچار مشکل است.
مثال: درمانگر میتواند یک بازی نوبتی را با کودک انجام دهد تا به او مهارت صبر کردن و رعایت نوبت را آموزش دهد. یا از طریق بازی با عروسکها، به او نشان دهد که چگونه میتواند به جای گرفتن اسباببازی دوستش با زور، آن را از او درخواست کند.
رفتاردرمانی ساختن عادتهای مثبت
این رویکرد عملی، بر شناسایی و تغییر رفتارهای نامطلوب و چالشبرانگیز تمرکز دارد. فلسفهی اصلی رفتاردرمانی این است که رفتارها آموخته میشوند و بنابراین میتوان آنها را با استفاده از اصول یادگیری، اصلاح کرد یا با رفتارهای مثبت جایگزین نمود. در این روش، روانشناس با همکاری نزدیک شما، ریشههای یک رفتار (مانند پرخاشگری یا نافرمانی) را تحلیل کرده و راهکارهای عملی و مبتنی بر تشویق را برای مدیریت آن به شما آموزش میدهد. این فرآیند اغلب در قالب «آموزش مدیریت رفتار به والدین» انجام میشود.
این رویکرد برای مدیریت رفتارهای چالشبرانگیز زیر کاربرد دارد
-
رفتارهای مقابلهای و نافرمانی
در این حالت، کودک به طور مداوم از درخواستها و قوانین منطقی والدین یا مربیان سرپیچی کرده و وارد بحث و جدل میشود.
مثال: برای کودکی که هنگام آماده شدن برای خروج از خانه، از پوشیدن لباسهایش امتناع میکند، روانشناس به والدین آموزش میدهد که چگونه با استفاده از یک «برنامه تصویری» ساده، مراحل را برای کودک قابل پیشبینی کنند و با تشویق او پس از انجام هر مرحله (مثلاً پوشیدن جوراب)، این رفتار مثبت را تقویت نمایند.
-
پرخاشگری و رفتارهای آسیبرسان
در این حالت، کودک برای ابراز خشم یا رسیدن به خواستههایش، از رفتارهای فیزیکی یا کلامی آسیبرسان نسبت به والدین، خواهر و برادر یا همسالان و … استفاده میکند.
مثال: در صورت مشاهدهی رفتار پرخاشگرانه (مانند کتک زدن)، والدین یاد میگیرند که به جای فریاد زدن، با آرامش و قاطعیت از تکنیک «محرومسازی موقت» استفاده کرده و کودک را برای مدتی کوتاه از محیط جذاب بازی دور کنند تا آرام شود و پیامد رفتار خود را درک کند.
-
مشکلات مربوط به روتینهای روزمره
در این حالت، کودک در برابر انجام روتینهای ضروری روزانه مانند زمان خواب، غذا خوردن یا آماده شدن برای خروج از خانه، مقاومت شدید نشان میدهد.
مثال: برای کودکی که در برابر خوابیدن مقاومت میکند، روانشناس به والدین کمک میکند تا یک «روتین خواب» آرامشبخش و قابل پیشبینی (مانند رفتن به توالت, گوش دادن به داستان, خاموشی چراغها) ایجاد کرده و با پاداش دادن به ماندن در تخت، این عادت مثبت را تقویت کنند.
-
واکنشهای هیجانی شدید (کجخلقی)
در این حالت، کودک در مواجهه با ناکامی یا شنیدن «نه»، واکنشهای هیجانی شدیدی مانند جیغ زدنهای طولانی یا خود را به زمین انداختن، نشان میدهد.
مثال: والدین میآموزند که در هنگام بروز این رفتارها، به جای توجه بیش از حد (که میتواند باعث تقویت آن شود)، از تکنیک «نادیده گرفتن فعال برای رفتارهای غیرخطرناک» استفاده کرده و تنها زمانی که کودک آرام شد، به او توجه مثبت نشان دهند.
درمان شناختی-رفتاری تغییر الگوهای فکری
رویکرد درمان شناختی-رفتاری (CBT) که بیشتر برای کودکان بزرگتر و نوجوانان به کار میرود، بر این اصل استوار است که افکار، احساسات و رفتار ما به هم متصل هستند. CBT بر شناسایی و تغییر الگوهای فکری منفی و غیرمفیدی تمرکز دارد که منجر به احساسات و رفتارهای ناکارآمد میشوند. این روش به کودک کمک میکند تا یاد بگیرد چگونه افکار خود را مدیریت کرده و با نگاهی واقعبینانهتر و سالمتر با چالشهایی مانند اضطراب روبرو شود.
این رویکرد برای کودکانی با چالشهای زیر مناسب است
-
الگوهای فکری اضطرابآور و ترسهای غیرمنطقی
در این حالت، کودک تمایل دارد موقعیتهای خنثی را به شکلی تهدیدآمیز تفسیر کند (تفکر فاجعهساز) یا بدترین نتیجه ممکن را پیشبینی نماید.
مثال: نوجوانی که اضطراب اجتماعی دارد و از صحبت در جمع میترسد، در جلسات CBT یاد میگیرد تا فکر تحریفشدهی «اگر حرف بزنم، همه مرا مسخره میکنند» را شناسایی کرده و آن را با یک فکر واقعبینانهتر («من میتوانم نظرم را بگویم و حتی اگر کسی موافق نبود، اتفاق بدی نمیافتد») جایگزین کند.
-
افکار مرتبط با افسردگی و عزت نفس پایین
در این حالت، افکار کودک تحت تأثیر یک فیلتر ذهنی منفی قرار دارد که باعث میشود موفقیتهای خود را نادیده گرفته و بر روی شکستها و نقصهایش تمرکز کند.
مثال: کودکی که با وجود گرفتن نمره خوب در اکثر دروس، تنها بر روی یک نمرهی پایین خود تمرکز کرده و نتیجهگیری میکند که «من یک دانشآموز شکستخورده هستم». درمانگر به او کمک میکند تا شواهد متناقض (نمرات خوب دیگرش) را ببیند و به یک نتیجهگیری متعادلتر برسد.
-
رفتارهای اجتنابی ناشی از افکار منفی
در این حالت، ترسها و افکار منفی باعث میشوند کودک از موقعیتها یا فعالیتهایی که برای رشد او ضروری هستند (مانند رفتن به مدرسه) دوری کند.
مثال: کودکی که به دلیل ترس از شکست در امتحان، از درس خواندن اجتناب میکند. درمانگر علاوه بر به چالش کشیدن فکر («اگر شکست بخورم وحشتناک است»)، با استفاده از تکنیک «مواجهه تدریجی»، به او کمک میکند تا با قدمهای کوچک (مثلاً خواندن تنها یک صفحه) شروع کرده و بر اضطراب خود غلبه کند.
مشاوره و آموزش والدین توانمندسازی شما
این بخش، یکی از مهمترین، مؤثرترین و قدرتمندترین خدمات روانشناسی است. در این رویکرد، تمرکز اصلی مستقیماً بر روی شما به عنوان والدین است. روانشناس به عنوان یک مربی، به شما مهارتهای فرزندپروری متناسب با نیازهای منحصربهفرد فرزندتان، تکنیکهای مدیریت رفتار و راهکارهای مدیریت استرس خودتان را آموزش میدهد، زیرا این شما هستید که قدرتمندترین عامل تغییر در زندگی فرزندتان محسوب میشوید.
این رویکرد برای رسیدگی به چالشهای زیر طراحی شده است
-
نیاز به راهکارهای عملی و روزمره
در این حالت، والدین احساس میکنند در مدیریت رفتارهای خاص فرزندشان درمانده شدهاند و به ابزارهایی برای ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در محیط خانه نیاز دارند.
مثال: روانشناس به شما آموزش میدهد که چگونه به جای واکنش نشان دادن در لحظه عصبانیت کودک، با استفاده از تکنیک «زمان آرامسازی»، در کنار او بنشینید، به احساساتش اعتبار ببخشید («میبینم که خیلی عصبانی هستی») و سپس با آرامش در مورد رفتار جایگزین با او صحبت کنید.
-
فرسودگی و استرس والدین
در این حالت، فشار مداوم مراقبت و درمان، باعث خستگی شدید جسمی و روانی والدین شده و توانایی آنها را برای فرزندپروری مؤثر کاهش داده است.
مثال: درمانگر به والدین کمک میکند تا راهکارهای عملی برای «مراقبت از خود» پیدا کنند؛ از تکنیکهای مدیریت استرس گرفته تا برنامهریزی برای ایجاد زمانهای استراحت کوتاه، حتی اگر فقط ده دقیقه در روز باشد، تا از فرسودگی جلوگیری شود.
-
ایجاد هماهنگی بین والدین
در این حالت، والدین درمورد شیوه فرزندپروری، میزان سختگیری یا روش پاسخ به رفتار کودک، با هم اختلاف نظر دارند و این موضوع باعث ایجاد تنش در روابطشان شده است.
مثال: روانشناس در یک جلسه مشترک، به والدین کمک میکند تا به یک «نقشه راه رفتاری» مشترک و هماهنگ برسند. آنها توافق میکنند که در مقابل یک رفتار مشخص (مثلاً جیغ زدن)، هر دو به یک شیوه ثابت و از پیش تعیینشده واکنش نشان دهند تا ثبات و پیشبینیپذیری برای کودک ایجاد شود.
-
مدیریت کل سیستم خانواده
در این حالت، تمرکز بر روی فرزند با نیاز ویژه، ناخواسته باعث شده است که نیازهای سایر اعضای خانواده، به خصوص خواهر و برادرها، نادیده گرفته شود.
مثال: مشاور به والدین راهکارهایی برای ایجاد «زمان ویژه» و اختصاصی با هر یک از فرزندان دیگرشان ارائه میدهد و به آنها کمک میکند تا تعادل را به سیستم خانواده بازگردانند.
جلسات مشاوره، تنها برای «حل مشکل» کودک نیست، بلکه فرصتی برای یادگیری مهارتهایی است که به کل خانواده کمک میکند تا با قدرت و آرامش بیشتری در این سفر قدم بردارند.
- یک مشارکتکننده صادق باشید در جلسات مشاوره، با صداقت کامل در مورد چالشها، احساسات و روابط درون خانواده صحبت کنید.
- به فرآیند اعتماد کنید تغییرات رفتاری و عاطفی، زمانبر هستند. به فرآیند درمانی اعتماد کرده و به برنامه پایبند بمانید.
- راهکارها را در خانه تمرین کنید موفقیت اصلی رواندرمانی، در به کار بستن راهکارها و تکنیکهای آموختهشده در زندگی روزمره است.
- از این فرصت برای خودتان نیز استفاده کنید جلسات مشاوره، فرصتی برای شماست تا احساسات خود را تخلیه کرده، مهارتهای جدیدی بیاموزید و قویتر شوید.
سلامت روان شما به عنوان والدین، سنگ بنای سلامت کل خانواده است. برای آشنایی با راهکارهای عملی در این زمینه، بخش «نقش ۷: مراقب خودتان!» را مطالعه کنید.
سوالات متداول
۱. چرا بازیدرمانی برای کودکان یک روش مؤثر است؟
زیرا بازی زبان طبیعی و اصلی کودکان است. این روش به آنها اجازه میدهد تا احساسات و تعارضات درونی خود را که قادر به بیان کلامی آن نیستند، در یک محیط امن ابراز و پردازش کنند.
۲. تمرکز اصلی رفتاردرمانی بر چیست؟
رفتاردرمانی بر شناسایی و تغییر رفتارهای نامطلوب و چالشبرانگیز تمرکز دارد. این روش با همکاری والدین، راهکارهای عملی مبتنی بر تشویق برای ساختن عادتهای مثبت ارائه میدهد.
۳. درمان شناختی-رفتاری (CBT) چگونه کار میکند؟
CBT به کودکان بزرگتر کمک میکند تا الگوهای فکری منفی و غیرمفید خود را شناسایی کرده و آنها را با افکار واقعبینانهتر و سالمتر جایگزین کنند. این روش بر ارتباط بین افکار، احساسات و رفتار تأکید دارد.
۴. «آموزش مدیریت رفتار به والدین» چیست؟
یکی از مؤثرترین خدمات روانشناسی است که در آن، تمرکز اصلی بر توانمندسازی والدین است. روانشناس به والدین مهارتهای فرزندپروری و تکنیکهای عملی مدیریت رفتار متناسب با نیازهای فرزندشان را آموزش میدهد.
۵. آیا خدمات روانشناسی فقط برای کودک است؟
خیر، این خدمات برای حمایت از کل سیستم خانواده طراحی شدهاند. سلامت روان والدین، ایجاد هماهنگی بین آنها و توجه به نیازهای سایر فرزندان، بخش جداییناپذیر و حیاتی از فرآیند درمان است.