پس از آنکه اهداف درمانی فرزندتان مشخص شد، تیم توانبخشی بهترین مسیر را برای رسیدن به آن اهداف انتخاب میکند. ممکن است در گفتگو با متخصصان یا سایر والدین، اسامی مختلفی مانند «ABA»، «فلورتایم» یا «یکپارچگی حسی» را بشنوید و احساس سردرگمی کنید. هدف این بخش، آشنا کردن شما با فلسفهی پشت این رویکردهای اصلی به زبانی ساده و قابل فهم است.
مهم است بدانید که هیچ «نسخهی جادویی» یا «بهترین روش واحد» برای همه کودکان وجود ندارد. یک تیم درمانی ماهر، با استفاده از ترکیبی از روشهای مختلف، یک برنامه کاملاً شخصیسازیشده برای فرزند شما ایجاد میکند.
آشنایی با رویکردهای اصلی در توانبخشی
هر یک از رویکردهایی که در ادامه میآید، تنها مجموعهای از تکنیکها نیست، بلکه یک فلسفهی متفاوت در مورد چگونگی یادگیری و رشد کودکان است.
برخی از این دیدگاهها، از «بیرون به درون» عمل میکنند و بر تغییر مستقیم رفتارها تمرکز دارند. برخی دیگر، مسیر «درون به بیرون» را انتخاب کرده و بر تقویت رابطه، هیجانات یا سازماندهی سیستم عصبی به عنوان پایهای برای یادگیری تأکید میکنند.
آشنایی با این فلسفههای اصلی به شما کمک میکند تا زبان و منطق تیم درمانی را بهتر درک کنید و بتوانید گفتگوی عمیقتری در مورد برنامهی درمانی فرزندتان داشته باشید.
۱. رویکردهای رفتاری (یادگیری گامبهگام)
این رویکرد معتقد است که هر مهارت پیچیدهای را میتوان به گامهای بسیار کوچک و قابل یادگیری تقسیم کرد. با تمرین و تشویق برای هر گام موفق، کودک به تدریج مهارت اصلی را فرا میگیرد.
مثال: برای آموزش «شستن دستها»، درمانگر مهارت را به مراحل کوچک تقسیم میکند: ۱. باز کردن شیر آب، ۲. خیس کردن دستها، ۳. برداشتن صابون و… و برای انجام موفقیتآمیز هر مرحله، کودک را تشویق میکند. روش معروف ABA (تحلیل رفتار کاربردی) یکی از شناختهشدهترین نمونههای این رویکرد است.
۲. رویکردهای مبتنی بر رابطه (یادگیری از طریق بازی و ارتباط)
این رویکرد معتقد است که بهترین یادگیری، از دل یک رابطهی عاطفی، شاد و ایمن بیرون میآید. در اینجا، به جای آموزش مستقیم، درمانگر علایق و انگیزههای خود کودک را دنبال کرده و از آنها به عنوان نقطهی شروعی برای ساختن مهارتهای جدید استفاده میکند.
مثال: اگر کودک شما عاشق ماشینبازی است، درمانگر روی زمین کنار او مینشیند و وارد دنیای بازی او میشود. سپس در حین همین بازی، به تدریج مهارتهایی مانند رعایت نوبت، برقراری ارتباط چشمی و استفاده از کلمات را به او میآموزد. روش معروف فلورتایم نمونهای از این رویکرد است.
۳. رویکردهای حسی (کمک به آرامش و سازماندهی مغز)
این رویکرد معتقد است که توانایی یادگیری و رفتار مناسب، به شدت به توانایی مغز در پردازش صحیح اطلاعات حسی (لمس، صدا، حرکت و…) بستگی دارد. هدف در اینجا، کمک به تنظیم سیستم عصبی کودک است.
مثال: اگر کودک شما بیقرار است و نمیتواند آرام بنشیند، کاردرمانگر ممکن است از فعالیتهایی مانند تاب بازی، پریدن روی ترامپولین یا استفاده از یک جلیقهی سنگین استفاده کند تا به مغز او کمک کند که آرام و متمرکز شود. روش معروف یکپارچگی حسی در این دسته قرار میگیرد.
۴. رویکردهای شناختی (آموزش «چگونه فکر کردن»)
این رویکرد که بیشتر برای کودکان بزرگتر به کار میرود، بر آموزش مستقیم «مهارتهای فکری» تمرکز دارد. هدف این است که به کودک یاد بدهیم چگونه بر رفتار خود نظارت داشته باشد، چگونه برای انجام یک کار برنامهریزی کند و چگونه راهبردهای جدیدی برای حل مسائل پیدا نماید.
مثال: به کودکی که در به خاطر سپردن تکالیفش مشکل دارد، آموزش داده میشود که چگونه از یک چکلیست تصویری برای به یاد آوردن و انجام کارهایش استفاده کند.
نقاش ماهر خود را به یک رنگ و درمانگر ماهر خود را به یک روش محدود نمیکند. او با شناخت دقیق فرزند شما، از ترکیبی از این رویکردها استفاده میکند تا بهترین روش را برای پیشرفت او پیدا کند. بنابراین، به جای تمرکز بر «نام یک روش خاص»، بر روی «مهارت و تجربه درمانگر» در استفاده ترکیبی و هوشمندانه از این روشها برای فرزند منحصربهفرد خودتان تمرکز کنید.
- در مورد رویکردها سوال کنید: از درمانگر بپرسید: «شما بیشتر از چه فلسفه یا رویکرد درمانی استفاده میکنید؟» و «چرا فکر میکنید این رویکرد برای نیازهای خاص فرزند من مناسب است؟».
- به دنبال شفافیت باشید: از درمانگر بخواهید که به زبانی ساده برای شما توضیح دهد که در جلسات قرار است چه کارهایی انجام شود و هدف از هر فعالیت چیست.
- نقش خود را جویا شوید: بپرسید: «چگونه میتوانم اصول این رویکرد را در خانه نیز به کار ببرم تا به پیشرفت فرزندم کمک کنم؟». یک درمانگر خوب، همیشه شما را به عنوان مهمترین عامل درمان در نظر میگیرد.
- ذهن باز داشته باشید: ممکن است یک رویکرد که برای کودکی دیگر معجزهآسا بوده، برای فرزند شما مناسب نباشد. به تخصص و تشخیص تیم درمانی در انتخاب بهترین ترکیب از روشها برای فرزندتان اعتماد کنید.
انتخاب رویکرد مناسب، بخشی از فرآیند برنامهریزی است. برای آشنایی کامل با اعضای تیمی که این رویکردها را اجرا میکنند، به بخش «تیم توانبخشی» مراجعه کنید.
سوالات متداول
۱. آیا یک «بهترین روش» درمانی برای همه کودکان وجود دارد؟
خیر، هیچ نسخه جادویی یا بهترین روش واحدی وجود ندارد. یک تیم درمانی ماهر با شناخت دقیق کودک، از ترکیبی از روشهای مختلف استفاده کرده و یک برنامه کاملاً شخصیسازیشده ایجاد میکند.
۲. تفاوت اصلی رویکردهای مختلف توانبخشی در چیست؟
تفاوت اصلی در «فلسفه» یادگیری است. برخی رویکردها (مانند رفتاری) بر تغییر مستقیم رفتار تمرکز دارند و برخی دیگر (مانند مبتنی بر رابطه) بر تقویت ارتباط و هیجانات به عنوان پایه یادگیری تأکید میکنند.
۳. رویکرد رفتاری مانند ABA چگونه عمل میکند؟
این رویکرد هر مهارت پیچیده را به گامهای بسیار کوچک تقسیم کرده و با تمرین و تشویق برای هر گام موفق، به تدریج مهارت اصلی را به کودک آموزش میدهد.
۴. هدف اصلی رویکردهای حسی مانند یکپارچگی حسی چیست؟
هدف اصلی، کمک به تنظیم سیستم عصبی کودک است. این رویکرد معتقد است که توانایی یادگیری و رفتار مناسب، به توانایی مغز در پردازش صحیح اطلاعات حسی (لمس، صدا، حرکت) بستگی دارد.
۵. به عنوان والدین، باید بر روی نام یک روش خاص تمرکز کنیم یا مهارت درمانگر؟
باید بر روی «مهارت و تجربه درمانگر» تمرکز کنید. یک درمانگر ماهر مانند یک نقاش، از ترکیبی هوشمندانه از رویکردهای مختلف برای فرزند منحصربهفرد شما استفاده میکند.