همانطور که در فصل دوم با اعضای تیم ارزیابی و نقش تشخیصی آنها آشنا شدیم، اکنون، همین متخصصان به عنوان «تیم توانبخشی»، نقش جدیدی را به عنوان همراهان شما در مسیر درمان و شکوفایی ایفا میکنند و تمرکز آنها از «ارزیابی برای شناخت مشکل» به «مداخله برای ساختن مهارت» تغییر میکند.
در ادامه، به صورت خلاصه به نقش درمانی هر یک از این همراهان کلیدی میپردازیم.
تیم اصلی مداخلات
این گروه، هستهی عملیاتی تیم توانبخشی را تشکیل میدهند و معمولاً بیشترین تعامل را با فرزند شما خواهند داشت.
- کاردرمانگر (جسمی و ذهنی): متخصص توانمندسازی برای زندگی روزمره است. او با استفاده از بازیهای هدفمند، به فرزند شما کمک میکند تا در بازی کردن، یادگیری و مراقبت از خود، مستقلتر و موفقتر عمل کند.
- گفتاردرمانگر: متخصص ساختن پلهای ارتباطی است. او در این مرحله به صورت عملی برای بهبود درک و بیان زبان، وضوح گفتار، مهارتهای ارتباطی و همچنین مدیریت مشکلات بلع و تغذیه تلاش میکند.
- فیزیوتراپیست: متخصص بهینهسازی حرکت و عملکرد جسمانی است. تمرکز او در فاز درمانی بر بهبود قدرت، تعادل و الگوهای حرکتی است، به ویژه پس از جراحیها یا برای مدیریت چالشهای اسکلتی-عضلانی مشخص.
تیم حمایتی و مشاورهای
این گروه از متخصصان، بر اساس نیازهای خاص فرزند و خانوادهتان، مداخلات را تکمیل میکنند.
- روانشناس کودک: متخصص حمایت از دنیای درونی کودک و خانواده است. او به کودک در مدیریت احساسات سخت مانند اضطراب و ناکامی کمک کرده و با آموزش راهکارهای فرزندپروری به شما، به آرامش کل خانواده یاری میرساند.
- مربی آموزش ویژه: متخصص هموار کردن مسیر یادگیری است. او با طراحی و اجرای برنامههای آموزشی فردیسازیشده، به فرزند شما کمک میکند تا بر چالشهای تحصیلی غلبه کرده و در مدرسه موفق شود.
- سایر متخصصان: بر اساس نیاز، متخصصان دیگری نیز به این حلقه حمایتی اضافه میشوند. شنواییشناس و بیناییسنج با تجویز وسایل کمکی و تمرینات، عملکرد حواس کلیدی را بهبود میبخشند. کارشناس ارتوپدی فنی با ساخت وسایلی مانند بریس، به حرکت بهتر کودک کمک میکند و مشاور خانواده به کل سیستم خانواده برای سازگاری با چالشهای جدید یاری میرساند.
برای موفقیت در این مسیر، بهتر است تیم توانبخشی را مانند یک «تیم عملیاتی» در نظر بگیریم. در این تیم:
- پزشک متخصص مغز و اعصاب، نقش استراتژیست یا مدیر فنی را دارد. او با بررسی تمام گزارشها، تشخیص نهایی را مشخص کرده و اهداف کلان درمانی را تعیین میکند.
- درمانگران (کاردرمانگر، گفتاردرمانگر و…)، نقش مربیان متخصص را دارند. هر کدام در زمینهی خود، تکنیکها و تمرینات لازم برای رسیدن به آن اهداف را طراحی و اجرا میکنند.
- و شما به عنوان والدین، دو نقش بیبدیل و حیاتی را بر عهده دارید: شما «قلب تپنده» و «پل ارتباطی» این تیم هستید.
- شما «قلب تپنده» تیم هستید: زیرا عشق، انگیزه، امید و پذیرشی که شما به فرزندتان میدهید، منبع اصلی انرژی تمام موتورهای درمانی و توانبخشی است.
- شما «پل ارتباطی» تیم هستید: زیرا این شما هستید که آموزهها و تمرینات کلینیک را به دنیای واقعیِ خانه، پارک و مدرسه منتقل میکنید. شما این فرصت را دارید که هر لحظه از زندگی روزمره را به یک فرصت درمانی تبدیل کنید. بدون این پل، بهترین تمرینات در کلینیک، تأثیر محدودی خواهند داشت.
اگرچه هر یک از اعضای تیم وظایف تخصصی خود را دارند، اما همه آنها برای یک هدف مشترک کار میکنند: توانمندسازی فرزند شما برای رسیدن به یک زندگی شاد، مستقل و معنادار. همکاری و ارتباط مداوم بین این متخصصان، کلید موفقیت این فرآیند است.
شناخت اعضای تیم و نقشهایشان، اولین قدم است. قدم بعدی، ایفای نقش فعال شما به عنوان والد است. برای آشنایی با این مسئولیت مهم، بخش «نقش شما به عنوان وکیل مدافع فرزند» را مطالعه کنید.
سوالات متداول
۱. نقش متخصصان در فاز توانبخشی چه تفاوتی با فاز ارزیابی دارد؟
در فاز ارزیابی، تمرکز بر «شناخت مشکل» است، اما در فاز توانبخشی، تمرکز به «مداخله برای ساختن مهارت» تغییر میکند و متخصصان به همراهان درمانی شما تبدیل میشوند.
۲. «تیم اصلی مداخلات» شامل چه کسانی است؟
این تیم شامل درمانگرانی است که بیشترین تعامل را با کودک دارند، یعنی کاردرمانگر (برای مهارتهای روزمره)، گفتاردرمانگر (برای ارتباط) و فیزیوتراپیست (برای حرکت).
۳. نقش پزشک متخصص مغز و اعصاب در تیم توانبخشی چیست؟
او نقش «استراتژیست» یا «مدیر فنی» تیم را دارد. او با بررسی گزارشها، اهداف کلان درمانی را تعیین میکند تا درمانگران بر اساس آن، برنامههای خود را طراحی کنند.
۴. دو نقش حیاتی والدین در تیم توانبخشی کدامند؟
والدین «قلب تپنده» تیم هستند که با عشق و امید، انرژی لازم را فراهم میکنند و همچنین «پل ارتباطی» هستند که تمرینات کلینیک را به زندگی واقعی کودک منتقل میکنند.
۵. چرا والدین مهمترین عضو تیم توانبخشی محسوب میشوند؟
زیرا بدون مشارکت فعال، آگاهانه و مستمر آنها در انتقال و اجرای تمرینات در خانه، بهترین برنامههای درمانی در کلینیک نیز تأثیر واقعی و پایداری نخواهند داشت.