پس از آنکه تیم توانبخشی، تمام اطلاعات جمعآوریشده از ارزیابیها و گزارشهای ارزشمند شما را به دقت تحلیل کرد، اکنون زمان آن فرا رسیده است که با مشارکت شما، مقصد این سفر، یعنی اهداف توانبخشی، را مشخص کند. این مرحله، یک گفتگوی مشترک بین شما و تیم درمانی است. این گفتگو، قلب فرآیند برنامهریزی است، زیرا یک «هدف خوب» به ما یک نقشه راه شفاف میدهد، انگیزهی کودک و خانواده را افزایش میدهد و به ما اجازه میدهد تا پیشرفت را به صورت عینی اندازهگیری کنیم.
چرا تعیین اهداف اینقدر مهم است
یک برنامه درمانی بدون اهداف مشخص، مانند یک سفر بدون مقصد است. تعیین اهداف به ما کمک میکند تا
- مسیر مشخصی داشته باشیم همه اعضای تیم (و شما) دقیقاً میدانند که قرار است به کجا برسند.
- انگیزه را حفظ کنیم دیدن پیشرفت و رسیدن به اهداف کوتاهمدت، بهترین انگیزه برای ادامه مسیر است.
- اثربخشی درمان را بسنجیم تنها با داشتن اهداف قابل اندازهگیری میتوانیم بفهمیم که آیا برنامه درمانی مؤثر بوده است یا نیاز به بازنگری دارد.
انواع اهداف از رویاهای بزرگ تا قدمهای کوچک
در این جلسه، معمولاً دو نوع هدف تعیین میشود
- اهداف بلندمدت اینها رویاها و آرزوهای بزرگ شما برای فرزندتان هستند. مقصدهای اصلی سفر ما.
مثال: «دوست دارم فرزندم بتواند در پارک با همسالانش بازی کند.» یا «هدف ما این است که بتواند به تنهایی لباسهایش را بپوشد و در کارهای شخصی مستقل شود.»
- اهداف کوتاهمدت اینها قدمهای کوچک، عملی و قابل دستیابی هستند که ما را به سمت اهداف بلندمدت هدایت میکنند.
مثال: «در سه ماه آینده، کودک بتواند با کمک، از سرسره بالا برود.» یا «تا دو ماه دیگر، بتواند دکمههای بزرگ لباسش را ببندد.»
ویژگیهای یک هدف خوب (اهداف SMART)
یک هدف درمانی استاندارد و مؤثر، باید ویژگیهای زیر را داشته باشد
- مشخص (Specific) هدف باید کاملاً شفاف و واضح باشد. (مثلاً به جای «بهبود مهارتهای دستی»، «توانایی برداشتن حبوبات کوچک با انگشتان شست و اشاره»).
- قابل اندازهگیری (Measurable) باید بتوان پیشرفت در رسیدن به هدف را اندازهگیری کرد. (مثلاً به جای «بیشتر صحبت کند»، «استفاده از ۱۰ کلمه جدید در طول یک هفته»).
- قابل دستیابی (Achievable) اهداف باید واقعبینانه و متناسب با تواناییهای فعلی کودک باشند تا باعث ایجاد حس موفقیت شوند، نه ناامیدی.
- مرتبط (Relevant) اهداف باید با نیازهای واقعی کودک و اولویتهای خانواده در زندگی روزمره مرتبط باشند.
- زمانبندیشده (Time-bound) باید یک چارچوب زمانی مشخص (مثلاً ۳ ماهه یا ۶ ماهه) برای رسیدن به هر هدف تعیین شود.
ممکن است درمانگر اهداف متعددی را از نظر بالینی پیشنهاد دهد، اما این شما هستید که میدانید کدام مهارت، بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی روزمره خانوادهتان دارد. شاید از نظر متخصص، کارکردن روی مهارت قیچیکردن مهم باشد، اما برای شما، توانایی فرزندتان در غذاخوردن مستقل، اولویت بسیار بالاتری داشته باشد. هرگز در بیان اولویتهای خود تردید نکنید. یک برنامه درمانی خوب، برنامهای است که بر اساس اهداف مشترک و معنادار برای خانواده تدوین شده باشد.
تعیین اهداف خوب، نیازمند شناختی دقیق از کودک است. برای مرور مجدد این سنگ بنای مهم، به بخش «گام اول: ارزیابی عملکردی» مراجعه کنید.
سوالات متداول
۱. چرا تعیین اهداف مشخص در توانبخشی اینقدر مهم است؟
زیرا اهداف مشخص به همه اعضای تیم (از جمله خانواده) یک مسیر شفاف میدهند، با دیدن پیشرفت باعث حفظ انگیزه میشوند و امکان سنجش اثربخشی درمان را فراهم میکنند.
۲. تفاوت اهداف بلندمدت و کوتاهمدت چیست؟
اهداف بلندمدت، رویاها و مقصدهای اصلی سفر هستند (مانند استقلال در کارهای شخصی). اهداف کوتاهمدت، قدمهای کوچک، عملی و قابل اندازهگیری هستند که ما را به سمت آن مقصدهای بزرگ هدایت میکنند (مانند بستن یک دکمه).
۳. ویژگیهای یک هدف خوب یا SMART چیست؟
یک هدف خوب باید مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط (با نیازهای واقعی خانواده) و زمانبندیشده باشد.
۴. نقش والدین در تعیین اهداف درمانی چیست؟
والدین به عنوان «متخصص زندگی فرزندشان»، نقشی کلیدی در تعیین اهداف دارند. آنها باید اولویتهای واقعی زندگی روزمره خانواده را با تیم درمانی در میان بگذارند تا اهداف تعیینشده معنادار و کاربردی باشند.
۵. آیا والدین باید هر هدفی که درمانگر پیشنهاد میدهد را بپذیرند؟
خیر، این یک گفتگوی مشترک است. والدین حق دارند و باید اولویتهای خود را بیان کنند. یک برنامه درمانی خوب، برنامهای است که بر اساس اهداف مشترک بین خانواده و تیم درمانی تدوین شده باشد.