فرآیند توانبخشی میتواند برای یک کودک، مسیری طولانی، گاهی خستهکننده و پر از ناکامی باشد. در میان تمام تمرینات و تکنیکهای درمانی، یک عنصر وجود دارد که بیش از هر چیز دیگری، به فرزند شما قدرت و انگیزه برای ادامه دادن میدهد حمایت عاطفی بیقید و شرط شما.
تخصص درمانگران در کلینیک بسیار ارزشمند است، اما شما متخصص قلب فرزندتان هستید. شما ساحل آرامش و منبع اصلی اعتماد به نفس او در این سفر هستید.
چگونه این نقش را به بهترین شکل ایفا کنیم؟
-
فضایی سرشار از پذیرش و عشق ایجاد کنید
فرزند شما باید با تمام وجودش حس کند که عشق شما به او، هیچ ارتباطی با تواناییهایش، سرعت پیشرفتش، یا رسیدن به یک نقطهی عطف خاص ندارد. به او نشان دهید که او را دقیقاً همانگونه که هست، با تمام ویژگیهای منحصربهفردش، دوست دارید. این احساس امنیت عاطفی، شجاعت لازم برای تلاش کردن و ریسک کردن را به او میدهد.
-
تلاشها را تشویق کنید، نه فقط نتایج را
در این مسیر، همیشه نتایج عالی نخواهند بود. گاهی تمام تلاش یک کودک، تنها به یک پیشرفت بسیار کوچک منجر میشود. هنر شما در این است که خودِ تلاش، شجاعت و پشتکار او را ببینید و تحسین کنید. به جای گفتن «آفرین که موفق شدی»، بگویید: «آفرین که اینقدر سخت تلاش کردی، من به تو افتخار میکنم.»
-
موفقیتهای کوچک را با شکوه جشن بگیرید
منتظر رسیدن به نقاط عطف بزرگ نباشید. هر قدم کوچک رو به جلو، یک پیروزی بزرگ و شایستهی جشن گرفتن است. اولین باری که فرزندتان یک کلمهی جدید میگوید، اولین باری که یک دکمه را میبندد، یا اولین باری که بدون ترس از تاب استفاده میکند؛ اینها لحظات طلایی هستند. برایشان شادی کنید، دست بزنید و به فرزندتان یادآوری کنید که چقدر به او و تلاشهایش افتخار میکنید.
-
به او در مدیریت ناکامی و احساسات سخت کمک کنید
به فرزندتان بیاموزید که اشتباه کردن، موفق نشدن و احساس ناامیدی، بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری است. در زمان ناکامی، به جای سرزنش یا گفتن «عیبی نداره»، با او همدلی کنید. احساسش را نامگذاری کرده و به رسمیت بشناسید: «میبینم که خیلی عصبانی/ناراحت شدی که نتونستی اون برج رو بسازی. این واقعاً سخته.» این همدلی به او کمک میکند تا احساساتش را بشناسد و یاد بگیرد که چگونه با آنها به شکلی سالم روبرو شود.
کلماتی که شما به کار میبرید، به صدای درونی فرزندتان تبدیل خواهند شد. اگر شما دائماً بر روی «نمیتواند»ها و «ندارد»ها تمرکز کنید، او نیز خود را با همین کمبودها خواهد شناخت. اما اگر شما بر روی «تلاش میکند»ها، «در حال یادگیری است»ها و «نقاط قوت» او تمرکز کنید، او نیز خود را به عنوان یک فرد توانا و در حال رشد خواهد دید. شما با کلماتتان، دنیای درونی و آیندهی فرزندتان را میسازید.
حمایت عاطفی از کودک، نیازمند قلبی آرام و پذیراست. برای تقویت این مهارت در خودتان، مرور بخش «پذیرش؛ نقشه راهی برای قلب و ذهن شما» میتواند بسیار مفید باشد.
سوالات متداول
۱. چرا حمایت عاطفی والدین در فرآیند توانبخشی اینقدر کلیدی است؟
زیرا مسیر توانبخشی پر از چالش و ناکامی است و حمایت عاطفی بیقید و شرط والدین، منبع اصلی انگیزه، شجاعت و اعتماد به نفس کودک برای ادامه دادن مسیر است.
۲. تفاوت تشویق «تلاش» با تشویق «نتیجه» چیست؟
تشویق نتیجه، فقط موفقیت نهایی را میبیند. اما تشویق تلاش، پشتکار و شجاعت کودک را تحسین میکند، حتی اگر به نتیجه کامل نرسیده باشد. این رویکرد به کودک میآموزد که ارزش او در تلاش کردن است، نه فقط در موفق شدن.
۳. چرا باید موفقیتهای کوچک را جشن گرفت؟
زیرا این جشنهای کوچک به کودک پیام میدهند که تلاشهایش دیده میشود و ارزشمند است. این لحظات طلایی، سوخت و انگیزه لازم را برای برداشتن قدمهای بعدی فراهم میکنند.
۴. بهترین راه برای کمک به کودک در مدیریت ناکامی چیست؟
بهترین راه، همدلی با احساسات اوست. به جای نادیده گرفتن یا سرزنش، احساساتش را نامگذاری کرده و به رسمیت بشناسید (مثلاً: «میبینم که خیلی ناراحتی»). این کار به او کمک میکند تا احساساتش را بشناسد و مدیریت کند.
۵. چگونه کلمات والدین، صدای درونی کودک را شکل میدهند؟
کودکان خود را از طریق چشمها و کلمات والدینشان میشناسند. تمرکز مداوم بر نقاط ضعف، صدای درونی سرزنشگر را تقویت میکند، در حالی که تمرکز بر تلاشها و نقاط قوت، به شکلگیری یک صدای درونی حمایتگر و با اعتماد به نفس منجر میشود.